: زنگ زدم خونه خواهرم. خواهر زادم گوشيو برداشته ميگم سلام مامان هس ؟ ميگه آله. ميگم گوشيو بده بهش ميگه: نميتونه صحبت کنه داره گريه ميکنه. ميگم بابات چي؟ ميگه اونم داره با پليسا که اومدن دله خونمون صحبت ميتونه. ميگم داداش رضا ت چي؟ ميگه لفته بيمالستانا لو بگلده. ميگم بابا بزگ چي؟ اونم لفته پزش قانوني. ميگم چرا ؟ ميگه آخه من گم شدم. ميگم کجايي الان؟ ميگه زيله تخت
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0